هر دم این بانگ برآرم از دل
وای این شب چه قدر تاریک است
#سهراب
تشنه یک لحظه دیدار توأم حال مرا
روزه داری لحظه افطار میفهمد فقط
#محمد مهدی نورقربانی
زهی! گرد جهان سر گشته از من
چنین بی موجبی بر گشته از من
کجا رفت آن که شب خوابت نمیبرد؟
ز اشک دیده سیلابت همی برد؟
سبک خیز، ای نسیم نوبهاری
چو دیدی حال من، پنهان چه داری؟
بدان سر خیل خوبان بر سلامی
بگو: کز خیل مشتاقان غلامی
اگر صد چون تومیرد غم ندارم
که سر گردان و عاشق کم ندارم
دلم سنگست، نرمش چون توان کرد؟
آیــد وصــال و هجـر غـــم انگــیز بگــذرد
ساقــی بیـــار باده کــــه ایـن نیز بگــذرد
مگر با ما سر یاری نداری؟
که ما را در مشقت میگذاری؟