سبک خیز، ای نسیم نوبهاری
چو دیدی حال من، پنهان چه داری؟
بدان سر خیل خوبان بر سلامی
بگو: کز خیل مشتاقان غلامی
سبک خیز، ای نسیم نوبهاری
چو دیدی حال من، پنهان چه داری؟
بدان سر خیل خوبان بر سلامی
بگو: کز خیل مشتاقان غلامی
بهار آمد بهار من نیامد
گل آمد گلعذار من نیامد
بر آوردند سر از شاخ گلها
گلی بر شاخسار من نیامد
چراغ لاله روشن شد به صحرا
چراغ شام تار من نیامد
"دلم" بدجور درد می کند
مادرم میگفت: پرخوری "دل درد" می آورد
هوایم را نداشتی مادر
خیلی "غصه" خوردم!
آسمان، آبی تر،
آب آبی تر.
من در ایوانم، رعنا سر حوض.
رخت می شوید رعنا.
ببند یک نفس ای آسمان دریچه صبح
بر آفتاب که امشب خوش است با قمرم
#سعدی