هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
ن در آخر خط قدم میزنم. پس تا پاراگراف تمام نشده است مرا ازیادت نبر ممکن است فراموشت کنم گفتم که آخر خطم
هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
وان که این کار ندانست در انکار بماند
اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
دلق ما بود که در خانه خمار بماند
محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد