پشت کاجستان، برفبرف،یک دسته کلاغ.جاده یعنی غربت.باد،آواز،مسافر،وکمی میل به خواب.شاخ پیچک،و رسیدن،و حیاط.من،و دلتنگ،و این شیشه خیس.می نویسم،و دو دیوار ،و چندین گنجشک.یک نفر دلتنگ است...
#سهراب سپهری