از تمنای نگاهم تا نگاهش...نقطه چین
آرزوی بوسه تا میل گناهش...نقطه چین
در دل هر نقطه چینی صد هزاران راز و رمز
از تمنای نگاهم تا نگاهش...نقطه چین
آرزوی بوسه تا میل گناهش...نقطه چین
در دل هر نقطه چینی صد هزاران راز و رمز
چو دی رفت و فردا نیامد به دست
حساب از همین یک نفس کن که هست
#نظامی گنجوی
جان من در دست او دستش به دست دیگری
جام من در دست او ، مدهوش و مست دیگری
ماه او در چشم من چشمش به چشمان رقیب
تب کرده ام هذیان برایت می نویسم
مغزم پر است از فکرهای اشتباهی!
بغلم کردن و هی ناز کشیدن، ممنوع!
دست دور کمرم حلقه، اکیدن ممنوع!
ارسال شده توسط سمیرا فاتحی
برگشته بودی بشکنی من را، شکستی!
این زخم ها جز بانمک درمان نمیشد
ممکن نبود اصلا مرا از نو بسازی
گقتند عاشق که شدی؟
گریه ام گرفت...
می خواستم بخندم و حاشا کنم نشد.
سجاد سامانی
صد زخم زبان شنیدم از تو
یک مرهم دل ندیدم از تو
صبرم شد و عقل رخت بربست
دریاب وگرنه رفتم از دست
ناشناس
فلک جز عشق محرابی ندارد
جهان بی خاک عشق آبی ندارد
غلام عشق شو کاندیشه این است
همه صاحبدلان را پیشه این است
جهان عشق است و دیگر رزق سازی
همه بازی است الا عشقبازی