با نگاهت بر دلم آشوب برپا میکنی

با نگاهـــــــت در دلم هی فتنه بر پا می کنی

گه گــــــره می بندی و گاهی گره وامی کنی 

تیر مـــــــــژگانت رهــا گردیده ، تا بر دل رسد

می نشینی گوشه ای تیرت تماشا می کنی