این شهر بی حضور تو یک تخته اش کم است!
امید صباغ نو
چمدان واژههایم را بسته ام....دیگر امید به نان این واژهها ندارم!!!
وقتی که آمدی
آهسته در بزن
تا نشنود دو گوش حریفان صدای عشق
دل بشنود صدای تو ، بیداد می کند
در ، پشت سر مبند